بهمن آبادخبر

ساخت وبلاگ
مگر این مردم کیستند که باید به خاطر آن ها...آقا میرزا حسن می گوید:با این که مرحوم عمو مشتی مرادعلی به سنت های حسنه وفا دار بودند و برای مراسم عزا و عروسی حرمت قائل می شدند ولی اسراف و ریخت و پاش هایی را که بیشتر جنبه ی تشریفات و چشم و همچشمی داشت بر نمی تافتندریشه اسراف در چشم و همچشمی هاست!روزی با تأسف فرمودند: امان از چشم و همچشمی که از بدو تولد تا لحظه ی مرگ دست از سر مان بر نمی دارد زندگی آرام خیلی از ماها تحت تأثیر نگاه و حرف مردم و چشم و همچشمی قرار گرفته استبراستی این مردم مگر کیستند که باید زندگی عادی و آرام خودمان را قربانی حرف و نگاهِ آن ها بکنیم و به خاطرشان چنان جشن عروسی بر پا کنیم که هیچ سنخیتی با فرهنگ و جیب و دخل و خرج خانواده عروس و داماد ندشته باشد؟این مردم مگر کیستند که باید برای حرف شان رشته تحصیلی فرزندان مان و مکان تحصیل و نوع پوشش عزیزان مان مطابق نگاه و قضاوت آن ها باشد؟این دیگران کیستند که حتی سنگ قبر مان هم از ترس حرف شان باید گران قیمت و چشم پُر کن باشد؟این مردم کیستندکه باید برای هر مراسمی که داریم قرض کنیم و خرج کنیم تا جلوی زخم زبان شان گرفته شوداین مردمی که از حرف و نگاهشان ترس داریم مگر کیستند که باید مطابق میل شان بخوریم و بپوشیم و زندگی کنیم و حتی بمیریم!این مردم مگر کیستند که باید به خاطر حرف آن ها ازدواج کنیم یا ازدواج نکنیم و بچه دار شویم(که می گویند فلانی بچه دار نمی شود) یا بچه دار نشویم و...عمو مشتی مرادعلی می فرمود: ای مردم!خودتان را از حرف سازی های مردم و چشم و همچشمی و مسابقه ی بی حاصل دور کنید و سرتان به زندگی تان باشد مراسم عروسی را در شأن خودتان بر گزار کنید و داماد را گرفتار پس از عروسی مکنیددر باره ی مراسم عزاها نیز کاری ک بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 113 تاريخ : چهارشنبه 25 آبان 1401 ساعت: 21:31

فال بد زدنبد قدم و نحس و شوم بودن!آقا میرزا حسن می گوید:هر گز فرمایش عمو مشتی مرادعلی را فراموش نمی کنم که می فرمود: در شگفتم که مردم ازبد قدمی،نحس و شوم بودن و فال بد سخن می گویند ولی به فال خوب و خوش قدمی و میمونی و مبارکی توجه ندارندچرا در زندگی تان اصرار بر فال بد دارید؟ البته شیوه چنین تفکری منحصر به ایران نیست که در کشورهای دیگر هم رایج است که به آن خرافات می گویند.اگر چیزی بناست شوم باشد همان فال بد زدن است زیرا کسی که فال بد می زند یأس و نومیدی را مهمان دلش می کند و مدام به خطر و ناکامی فکر می کند و در عوض کسی که فال خوب می زند به پیروزی و به مقصد رسیدن می اندیشد چنین آدمی چون با امید گام بر می دارد و تفکر بد ندارد سرانجامش خیر و مبارک استعمو مشتی مراد می فرمود: اگر به فال می اندیشید بهتر است مانند پیامبر اعظم (ص) فال خوب بزنیدبارها شنیده اید رسول خدا (ص) در سال هفتم هجری نامه‌ای به خسرو پرویز پادشاه ایران می‌نویسند و وی را به اسلام دعوت می‌کنند. عبدالله ‌بن حُذافه سفیر پیامبر(ص) می گویدوقتی نامه را برای خسرو پرویز خواندند وی با بی احترامی نامه را پاره کرد و گفت: این شخص کیست که مرا به دین خود فرا مى خواند و نامش را پیش از نام من مى‌آورد؟! کسری یا همان خسرو پرویز قاصدی را همراه با مشتی خاک روانه حجاز کرد ( ارسال مشتی خاک معنای خاص خود را دارد)سفیران خسرو پرویر وقتی خاک را تحویل پیامبر(ص) دادند حضرت مانند برخی ار صحابه فال بد نزدند که ای داد بیداد امپراتور ایران با راسال مشتی خاک غیر مستقیم گفته بنا دارد خاک حجاز را به توبره بکشد پس بد بخت شدیم و...بلکه با خونسردی تمام فال خوب زدند و فرمودند: این خاک نشانه آن است که شما اقتدار او را متلاشى و خاک او را تصرّف خواهید کرد. بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 119 تاريخ : چهارشنبه 25 آبان 1401 ساعت: 21:31

فلانی آدم شوم و بد پیشانی است!عمو مشتی مراد می گوید: جای تأسف است که بیشتر مردم به ویژه خانم ها به فال بد گرایش بیشتری دارند تا خوب،یکی از دلایل افسردگی بیشتر نسوان خیالات یا خیال بد کردن است این ها اگر مسافری در راه داشته باشند و کمی دیرتر برسد در اولین واکنش می گویند: حتما" اتفاقی افتاده و الا تا الآن رسیده بود!خودشان هم که در سفر باشند به جای فال خوب به فال بد روی می آورند و با استرس و اضطراب سفر می کنندبرخی با اعتقاد راسخ به بد قدمی حتی کسانی از نزدیکان خودشان را به دلایل واهی آدمِ شوم و بد قدم می دانند بدیهی است این گونه تفکر، ریشه در جاهلیت و گذشته های پیش از آن دارد. در داستان حضرت صالح پیامبر علیه السلام نقل شده است هنگامی که آن حضرت قومش را به خداپرستی دعوت فرمود، بلایایی چون قحطی، خشکسالی و غیره بین آنان بود.از این رو در پاسخ به دعوت پیامبرشان گفتند:به تو و پیروانت بدبینیم، شما مردم شومی هستید، شومی تان به ما نیز رسیده است، از ما دور شوید تا از شرّ شما خلاص شویم ...این اتفاق و گفتارهای نا معقول مربوط به سالها پیش از ظهور اسلام بوده آیا از یک آدم مسلمان و به اصطلاح امروزی و با سواد بعید نیست که بگوید با فلان شخص چون آدم بد پیشانی و بد قدم است رفت و آمد و وصلت نمی کنیم؟یا بگوید فلان شخص به دلیل بدقدمی از روزی که وارد زندگی ما شد هر روز برایمان اتفاق تازه ای می افتد و روز خوش ندیدیم؟طرف پدر بزرگ 110 ساله اش به علت کهولت سن از دنیا می رود عروس یا داماد متهم به شومی و بد قدمی می شود!نکته:مرحوم دهخدا و دکتر معین در معنای خرافه نوشته‌اند: خرافه در عرف لغوی، سخنان پریشان و نامربوط ولی خوشایند یا عادت و عقیدتی بیرون از مبنای عقل و ناسازگار با آموزه‌ها و موازین شرع و بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 106 تاريخ : چهارشنبه 25 آبان 1401 ساعت: 21:31

از دوران کودکی بارها و بارها در باره ی مراسم عزا شنیده ایم و بعدها خوانده ایم که مستحب است پس از دفن میت تا سه روز براى اهل خانه میت غذا بفرستند و غذا خوردن نزد آنان و در منزلشان مکروه استولی شوربختانه رسم بسیار بدی که بین مردم رایج شده پذیرایی خانواده ی داغدیده از مردم است در حالى که سنت پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم این بوده است که براى خانواده داغ دیده غذا ببرند.براساس سنت پیامبر، اگر حتی صاحبان عزا دیگران را برای غذا خوردن در خانه متوفی دعوت کنند شایسته نیست بروند زیرا غذا خوردن نزد اهل مصیبت و در منزلشان از اعمال مردم قبل از ظهور اسلام و دوره جاهلیت بوده است.شباهت های مراسم عزا و عروسی؛برای شب و روز جمعه و یا بین هفته هر کس متناسب با مراسمی که در پیش دارد (عروسی و یا عزا) برنامه ریزی می کند دسته ای به دنبال تالار هستند تا مراسم عروس و داماد را آبرومندانه بر گزار کنند و جمعی هم به فکر مراسم در گذشت عزیزشان در مسجد و تالار هستند هر دو می خواهند سنگ تمام بگذارنددر مراسم عزا و عروسی بر پا کنندگان مراسم می خواهند ادای دین کنند یکی برای اولاد تازه داماد یا تازه عروسش و یکی برای عزیز از دست رفته اشبرای هر دو مراسم دسته های گل می آورندبرای هر دو مراسم میزبان دم در می ایستد و به میهمانان خوش آمد می گویندهر دو مراسم لباس خاص خود را دارندبرای هر دو مراسم سفره می گسترند و مهمانان را به خوردن می خوانندبرای هر دو مراسم جمع فامیل ها گرد هم می آیند و از همه جا غیر از مراسم سخن می گویند!برای هر دو مراسم مهمانان وقت می گذارنددرهر دو مراسم اشک نزدیکان درجه یک جاری می شود(اشک شوق وماتم)برای هر دو مراسم مرکب آماده می کنند و گل می زنندبر قامتِ هر سه عزیز (عروس و داماد و میت) جامه ی نو می بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 83 تاريخ : سه شنبه 17 آبان 1401 ساعت: 11:53

سرچشمه خوبی ها و کمالاتسلام خواهر قرآن، سلام دختر دینسلام مادر عصمت، سلاله یاسینتو وارث شرف و احتـرام فـاطمه‌ایتو دختِ موسیِ کاظم تمام فاطمه‌ایهر کجا هستم و باشم می خواهم گنبد طلایی ات را در قاب چشمان خسته ام قرار دهم و سلام کنم به تو بانوی مهربانی که در کوچه مدینه طلوع کردی و در غربت و تنهایی و دور از وطن، غریب نواز و حاجت روای غریبان شدیدسلام به بانوی با کرامت محدثه و شفیعه روز جزا، حضرت فاطمه معصومه(س) که مرکز اتصال دل ها از قم به مشهدالرضاست.سلام به قم کوفۀ کوچک که فرموده اند:سه در از درهای بهشت به سوی قم است.سلام به حضرت معصومه(س) سرچشمه خوبی ها و کمالاتسلام به دختر، فرشته ی روی زمینسلام به فاطمه معصومه (س) ، دختر موسی بن جعفر(ع) مفسر قرآن،شخصیت علمی، فقهی، فکری و حجّت و امین پدر.سلام به میهمان دل های شیعیانِ ایران،سلام به بانوی با کرامت محدثه و شفیعه روز جزا، حضرت فاطمه معصومه(س) که مرکز اتصال دل ها از قم به مشهدالرضاستسلام به قم کوفۀ کوچک که فرموده اند:سه در از درهای بهشت به سوی قم است.سلام به حضرت معصومه(س)در چنین روزی رحلت غریبانه ات را به سوگ می نشینیم و با همه ی غربتی که دارید ملتمسیم جواب سلاممان را بدهید و ما را به اقیانوس بیکران امامت و ولایت متصل فرماییدای غبــــار آستــــانت، آبـــروی اهــــل قــمداده زینت خــاک زوارت بــه روی اهــل قــموصف تو محفل به محفل، گفتگـوی اهل قمروز و شب چشم عنایاتت به سوی اهل قمحضرت معصومه(س) بانویی ساده زیست، مطیع امر امام ولایتمدار پاکدامن و در نقل حدیث و زندگی عالمانه الگو بودند امید آنکه زندگی شرافتمندانه و مؤمنانه و کریمانه حضرت را سرلوحه ی زندگی خود قرار دهیم.وفات شهادت گونه حضرت معصومه (س)بر همه ی شیعیان به ویژه ایرانیان ولایت بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 97 تاريخ : سه شنبه 17 آبان 1401 ساعت: 11:53

تفاوت آرزو و امیدآقا میرزا حسن می گوید: یادم هست به مرحوم عمو مشتی مرادعلی گفتم از صحبت های شما پیداست که آدمی نباید آرزو و امید چندانی داشته باشد!عمو مشتی مرادعلی با شگفتی پرسید: من کی چنین حرفی زدم؟ امید داشتن یعنی حیات داشتن، امید هدیه ای است از جانب خداوند که در دل بنده اش جاری می سازد امید باعث به حرکت در آوردن چرخ زندگی است حیات فردی و اجتماعی انسان مدیون امیدواری اوست.از همه مهمتر امید پادزهر افسردگی و خمودگی و اضطراب استالبته بنده در باره ی داشتنِ آرزوی دراز با احتیاط سخن گفته ام زیرا معتقدم در هر امیدی آرزو هست ولی در هر آرزویی امید نیست آرزوی بی حد و حصر ممکن است انسان را به خیالپردازی و اوهام و تنبلی متصل کند در صورتی که امید، افق های روشن را نشان می دهدناگفته نماند حتی امیدِ زیاد داشتن هم خوب نیست زیرا وقتی سر ریز می کند شخص را می افتد به دامن آرزوهای دست نیافتنی می اندازد!هر چیزی اندازه ای دارد و هر کس باید متناسب با واقعیات و امکانات و توان و طاقت فردی خویش امید داشته باشد تا دچار یأس و سر خورده نشود امیدوار بودن بدون تلاش، آب در هاونگ کوبیدن و بیهوده است بارها شنیده اید که می گویند خواستن توانستن است بنده معتقدم اگر در خواستن و توانستن، بر خاستن نباشد این واژه ها شعاری بیش نیستند نباید توهم امید داشته باشیم و خودمان را گول بزنیم به عنوان مثال؛ کسی که آرزوی رفتن به دانشگاه برتر و رشته بهتر را دارد ولی در زمینه رشد فکر و اگاهی و دانستن هیچ تلاش و کوششی نمی کند این آقا یا خانم متوهم و خیالپرداز است زیرا اگر او امید می داشت برای رسیدن به افق روشن و قله ی سعادت و پیروزی، جهد و تلاش مضاعف می کرد و به امید واهی دل نمی بست...ادامه دارد بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 93 تاريخ : سه شنبه 17 آبان 1401 ساعت: 11:53

پندانه عمو مشتی مراد علی در باره خدمت رسانی به خلق خدا!اَلا گر طلبکار اهل دلی ز خدمت مکن یک زمان غافلیبه حال دل خستگان درنگر که روزی تو دلخسته باشی مگردرون فروماندگان شاد کن ز روز فروماندگی یاد کنآقا میرزا حسن می گوید:امروز عمو مشتی مرادعلی با دست پر آمده بودعمو مشتی مراد علی در آغاز سخن با اشاره به خودشان فرمود: یادمان باشد انسان خوب با کارهایش شناخته می شود نه مثل مشتی علی با حرف هایش!آقا میرزا حسن آقا!به خاطر حرف و نا سپاسیِ مردم از خدمت به دیگران رویگردان مشو!وقتی ذهنتان را از آلودگی ها پاک کردید اگر کسی هم به شما نا سزا گفت می فهمید او در واقع به شما زشتگویی نمی کند بلکه به کسی که در ذهن دارد نا سزا می گوید در این حالت با او چون کودک بر خورد خواهید کرد پرسش این است که اگر کودکتان کار بدی کرد آیا او را تنبیه می کنید؟ جواب این است که خیر،شما در واقع کار بد او را تنبیه کرده اید نه خود کودک رابه دیگران کاری نداشته باش؛شما خوبی کن بگذار آب دجله خوبی هایت را با خود ببرد هر گز از کار خیر برای دیگران هر چند نا سپاسی دیدی دلسرد و نومید مباش که خوبی خوبی می آورد و بدی بدیهر گز مگو هرچه خوبی کردم بدی دیدم این حرف نابجاست زیرا اگر از آنکه به وی خوبی کرده ای خوبی نبینی بی تردید از کسی و در جایی دیگر جواب خواهی گرفت بدی نیز چنین است «أحْسِنْ کَما أحْسَنَ اللهُ «نیکی کن همان گونه که خداوند به تو نیکی کرد.»این پند را از عمو مشتی علی مراد بشنو و به کار گیر که«به احسانی دلی را آسوده‏نمودن، برتر از هزار رکعت نماز نافله است»به قول حضرت سعدی؛شنیدم که پیری به راه حجازبه هر خطوه کردی دو رکعت نمازچنان گرم رو در طریق خدایکه خار مغیلان نکندی ز پایبه آخر ز وسواس خاطر پریشپسند آمدش در نظر کار خویشب بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 107 تاريخ : دوشنبه 9 آبان 1401 ساعت: 13:43

عمو مشتی مرادعلی و حکایت آموزنده پیر مرد خارکش!آقا میرزا حسن آقا گفت: عمو مشتی مراد علی از آنجا که خودش پیوسته شاکر بود توصیه به شکر نعمت های خدا می کرد و می فرمود: هرکس می خواهد شاهد ریزش رحمت خداوند باشد باید لسانی و عملی شکر گزار باشد.شکر معجزه می کند، شکر باعث پرورش روح انسان مى شود شکر کامل شکری است که خالق و مخلوق را در بر گیرد مانند والدین،معلم،استاد و راهنما، کسانی که به ما خدمت کرده اند و...حکایت آموزنده؛پیر مردی خارکش بار هیزم بر پشت گرفته بوداو که قامت و جسم نحیفش زیر بار سنگین هیزم خم شده بود لنگان لنگان قدم بر می داشت و می گفت:ای خدایی که آسمان را بر افراشتی و زمین را گستراندیای شاد کننده دل های غمگین ای خالق زیبایی ها و تقسیم کننده نعمت هاوقتی از بالا تا پایین جسمم را نگاه می کنم می بینم چه لطف هایی که بر من کردی و من شکر گزار نبودم،خدا یا تو را شکر که آبرویم دادی نامم را به نیکی منتشر ساختیخدا یا تو را شکر می کنم که درِ دولت برویم گشادیتاج عزت بر سرم نهادیمن خودم را در حدی نمی بینم که شکر هیچ یک از داده هایت را بجا آورمخدایا تو نعمت هایت را بر من کامل کردی و من در حد شکر گزار نبودمنو جوانی مغرور در حالی که سوار بر اسب خود بود و جولان می داد گفت: ای پیر نادان خاموش باش، از کدام دولت و عزت می گویی در حالی که تو خار بر پشت نحیف خود گذاشته ای و لنگان لنگان و با زحمت آن را حمل می کنی تا با فروش آن لقمه نانی بدست آوری و شکم خود را سیر کنی؟تو پیر خرف عمر خودت را در بیهودگی باخته ای و پس از این همه سال هنوز فرق عزت و خواری را نمی دانی؟پیر مرد در حالی که همچنان پروردگار را سپاس می گفت نگاهی به اسب و سوار مغرور کرد و گفت:جوان! تو تفاوت عزت و خواری را نمی دانی و الا بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 141 تاريخ : دوشنبه 9 آبان 1401 ساعت: 13:43

مفلس کیست؟حضرت ختمی مرتبت پیامبر اعظم (ص) از اصحاب پرسیدند: آیا می دانید مفلس کیست؟اصحاب عرض کردند:یا رسول الله ما به کسی مفلس می گوییم که دارایی و درهم و دینار نقد ندارد پیامبر خدا فرمودند:در امت من مفلس کسی است که در روز قیامت نماز و روزه و زکات با خود می آورد ولی در کارنامه اش دشنام و بد دهنی به دیگران،تهمت زدن،مال مردم را بناحق خوردن،خون ریزی، ضرب و جرح دیگری،هتک حرمت و اعمال ناشایست هم در کارنامه اش دارد آنگاه حسنات او به جای بدی هایی که در حق دیگران کرده به طلبکاران داده می شود و اگر حسناتش اندک بود و کفاف بدهی اش را نکرد آنگاه خطاها و گناهانِ طلبکاران و مظلومان به گناهان او اضافه می گردد و سپس در آتش افکنده می شود بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 101 تاريخ : دوشنبه 9 آبان 1401 ساعت: 13:43

مشتی مراد علی و آداب عیادت از بیمارمرحوم مشتی مرادعلی در باره ی صله رحم فرمود: در باره ی دیدار از اقوام و فامیل گرچه بسیار سفارش شده و ثواب فراوان دارد ولی عیادت و مهمانی رفتن و مهمان شدن هم دارای آداب و قواعدی است که اگر به آن عمل نشود به جای ثواب کباب کرده ایم.فرق است بین عیادت از بیمار در خانه و مریض خانه که چون ملاقات در بیمارستان عمومی است زحمت چندانی بر دوش خانواده بیمار نیست ولی عیادت در خانه دارای قاعده و ملاحظات خاص استبارها گفته شده انسان نباید بدون دعوت به مهمانی برود و کسی حق دارد طفیلی باشد پرسیدیم طفیلی چیست؟ مشتی مرادعلی فرمود یعنی کسی بی دوعوت و بی خبر همراه شخص دعوت شده مهمان نشود و نگوید ما که با فلانی این حرف ها را نداریم!مشتی مراد علی در ادامه فرمودند: در سال های قبل همسایه ای داشتیم که مدتی دچار بیماری شده بود این بنده ی خدا وضع مالی مناسبی نداشت ولی شنیدم در یکی از روزهای گرم تابستان چند نفر از خویشان و اقوام سببی و نسبی بدون در نظر داشتن حال و روز ایشان و به قصد ثواب، دست خالی به عیادت ایشان رفتند این بندگان خدا شاید نمی دانستند با عیادت بی خبر و بی وقت خودشان،بیمار و خانواده اش را گرفتار زحمت و خرج و قرض و خجالت می کنند چنین عیادتی نه تنها ثواب نیست که عین گناه استمشتی مراد علی با ناراحتی فرمود:هر کاری قاعده و روش و آداب خودش را دارد این چه صله ارحامی است که بار گران باشید برای شخص بیمار؟ آداب عیادت از بیمار،بردن تحفه است که هرکس در حد توانِ مالی باید با کمک خود دستِ از کار افتاده را بگیرد به خصوص اقوامِ نزدیک تر نسبت به هزینه دارو و درمان و تهیه ی مایحتاج بیمار و خانواده اش دست و روی گشاده داشته باشند حتی سفارش شده نزد شخص مریض از آنچه او نمی بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 115 تاريخ : پنجشنبه 5 آبان 1401 ساعت: 16:43

عمو مشتی مرادعلی و توجه به جوانانآقا میرزا حسن می گوید عمو مشتی مراد علی با این که سن و سال بالایی داشت ولی جوانگرا بودپرسیدم جوانگرا چیست؟آقا میرزا حسن گفت:یعنی اینکه گرایش و نوع تفکرش به جوان ها نزدیک تر بود به همین دلیل درد و مشکل آن ها را به خوبی درک می کرد یادم هست همیشه به جوان ها می گفت:درس خواندن و دانشگاه رفتن و مدرک گرفتن بسیار خوب است ولی کافی نیست مگر آنکه در کنارش یک فن و هنر هم یاد بگیرید دلخوش بودن به مدرک آنهم بدون پشتوانه ی تجربه و فن بی حاصل استعمو مشتی مرادعلی که خودش درس خوانده و کار بلد بود به جوان ها می گفت: موفقیت هر کس بستگی به شجاعت او دارد جوان باید با انگیزه و امید وارد میدان کارهای سخت شود کامیابیِ شما در گرو نوع بینش و تفکرِ مثبت شماست اگر عواملِ منفیِ وسوسه گر برون را با تقویت عواملِ مثبتِ درون از بین ببرید پیروز می شوید و به مقصد می رسید همه چیز بستگی به جوششِ درون انسان دارد رفتار و کردار ما بازتاب دهنده درون ماست خلاقیت،بهره وری،موفقیت و حتی ترس،تردید،بی اعتقادی و نومیدی در درون انسان شکل می گیرد کسی که با ترس و یأس،شایستگی های خود را برای تحقق آرزوهایش دست کم و نا چیز می داند چگونه می تواند به خواسته هایش برسد؟پیروزی و موفقیت از آن کسی است که مقتدرانه و با شجاعت در راهی که به آن ایمان دارد گام بر دارد و از واژه های نمی شود کار من نیست سخت و ناممکن است دوری کند تأکید می کنم تکیه کردن بر مدرک دانشگاهی و نیاموختن فن و هنر موجب پسرفت و خسران است.آقا میرزا حسن دوباره برای مرحوم عمو مشتی مرادعلی طلب رحمت کرد و گفت:مرحوم چندین بار این حکایت حضرت سعدی را در باره جایگاه آموختن هنر برایمان انشا کرد: حکیمی پسران را پند همی‌داد که جانان پدر هنر آموزید بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 113 تاريخ : پنجشنبه 5 آبان 1401 ساعت: 16:43

وقتی ننه کلو به خاطر عُقده و نه عقیده کشف حجاب می کنه!شعارهای ننه کلو (مادر بزرگ) که ابتدا خنده دار به نظر می رسید سوژه خوبی شد برای خبرنگارهایی که نیاز به عکس و صدا داشتند بعد معلوم شد بی بی سی روی شعار ننه کلو که می گفت مرگ بر این زندگی صدای زن زندگی آزادی رو گذاشته تا طبق میل شان بهره برداری کنند ترس ما این بود که با وجود بیماری فشار خون ننه کلو چنانچه اتفاقی برای سلامتی ایشون بیفته بی تردید خواهند گفت : زن سالمندی که همراه نوه هایش علیه حکومت شعار می داد بر اثر ضربه ی باتوم نیروهای انتظامی از دنیا رفت آن وقت است که هرچه بگوییم والله بالله ننه کلوی ما بیمار بوده و حتی بارها تحت عمل جراحی قرار گرفته و...کسی تره هم برای حرف و دلایل ما خرد نکنه و از ننه کلو چیزی بسازند که خودمون هم حیرون بمانیمننه کلو همچنان شعارهای خاص خودشو می داد؛حاج آقای بیچاره بیچارهدستم نمک ندارهزیر سرِت بلند شدزندگی بر ما تنگ شددیگه نمی خوام تو روهرجا دلت خواست برومن شدم از تو ذِلَهمُخوام رِوُم به قِلعَهننه کلو بسیار مورد توجه و در دایره خبر نگارها بود یکی از خبرنگارها پرسید مادر جان این هایی که می بینی شعار میدن به خاطر این هست که اون ور آب بهشون پناهندگی بِدَن شما که کشف حجاب کردی و چارقدت رو سوزوندی به چی اعتراض داری و از کدوم کشور می خوای پناهندگی بگیری؟ننه کلو که از نیت تجمع کنندگان خبر نداشت گفت: اون ور آب دیگه چیه؟من به حاجی اعتراض دارم که دستم نمک نداره هرچه درست می کنم ایراد می گیرهالعان هم اگه حاجی با من نیاد میرم همون ولایت خودمون پناه می گیرُم(خنده خبرنگارا)تلاش ما برای متقاعد کردن ننه کلو همچنان بی ثمر بود تا این که با چشمان خودش صحنه ای رو مشاهده کرد که اشک هاش سرازیر شد صحنه چیزی نبود ج بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 105 تاريخ : يکشنبه 1 آبان 1401 ساعت: 21:39

آقا میرزا حسن برایمان از عمو مشتی مراد علی می گوید؛آقا میرزا حسن گرچه به ظاهر بی سواد به نظر می رسید ولی گلواژه های طلایی اش در باره داشتن آرزو نوید بخش آینده درخشان بودوقتی در باره ی آرزو و امید پرسیدم گفت: آرزویی که آدم را گرفتار غم و غصه کند و از راه درست به بیراهه ببرد عین هلاکت استآقا میرزا ارادت خاصی به خدا بیا مرز مشتی مراد علی داشت همیشه می گفت:خدا بیامرز مشتی مراد علی به عنوان بزرگتر و با سواد روستا نزد همه عزیز بودشکی نیست که در دوره های گذشته همدلی،همراهی همنشینی، همگویی، همخوانی و همکاری بین مردم رواج داشت و همسایه ها از سایه رحمت یکدیگر بهره می بردند اما حالا از این حرف ها خبری نیستگفتم اقا میزا حسن کمی از صحبت های به یاد ماندنی آقا مشتی مراد علی بگوییدآقا میرزا حسن:آقا مشتی مراد علی همیشه سفارش می کرد دو چیز را عزیز بداریم یکی دل و دیگر حرمت، می گفت این دو اگر شکسته شوند بین مردم فاصله می افتد صله ارحام از بین می رود و کینه به وجود می آید آقا مشتی مراد علی چون خودش یک عاِلم عامل بود نزد کلامش بر دل می نشست در باره کسب و کار و حرام و حلال همیشه می فرمود کاسب باید مکاسب بخواند تا کاسبی بداند.از دوره زمانه ای حرف می زنم که خریدار و فروشنده را کاسب حبیب الله می نامیدند و لذا کاسبی که آداب کسب نمی دانست پشت پشت ترازو نمی رفت و متر دستش نمی گرفت.عمو مشتی مراد علی روایت امام صادق علیه السلام را در باره معامله بیان می کرد که فرموده اند: کسی که می خواهد خرید و فروش کند باید احکام آن را یاد بگیرد و اگر قبل از فراگیری احکام و دستورات آن اقدام به خرید و فروش کند بر اثر معامله های باطل و شبهه ناک به دام هلاک می افتدهمچنین تأکید می کردند قسم خوردن در معامله اگر راست باش بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 114 تاريخ : يکشنبه 1 آبان 1401 ساعت: 21:39

آقا میرزا حسن برایمان از عمو مشتی مراد علی می گوید؛آقا میرزا حسن گرچه به ظاهر بی سواد به نظر می رسید ولی گلواژه های طلایی اش در باره داشتن آرزو و مسائل ریز و درشت زندگی نوید بخش آینده درخشان بودوقتی در باره ی آرزو و امید پرسیدم گفت: آرزوهای دور و دراز و دست نیافتنی که آدم را گرفتار غم و غصه کند عین هلاکت استآقا میرزا حسن از آنجا که ارادت خاصی به مرادش مشتی مراد علی داشت می گفت: خدا بیامرز مشتی مراد علی از عمرش بهره برد خوب زندگی کرد و خوب هم از دنیا رفت ایشان به عنوان بزرگتر و با سواد روستا نزد همه عزیز بود و خیرش به همه می رسیدمشتی مراد علی همیشه با مردم و در میان غم و شادی های مردم بود به قول ما دهاتی ها یکه خور و تک خور نبود می گفت: نعمتی را که خدا به شخص عطا می کند محض آزمایش است بخشندگی فضیلت و بخل و خساست رذیلت است آنکه بخشید اجر دنیا و آخرت را بدست می آورد و کسی که بخل به ورزد برکت را از مال و عمرش دور می کند من که سواد نداشتم ولی از قول پیامبر روایت خواند که حضرت فرموده: بخشندگی درختی از درخت‌های بهشت است كه شاخه‏های آن به طرف زمین آویخته است و هر كس شاخه‏ای از آن بگیرد آن شاخه وی را به بهشت رهنمون می‏شود...در باره ی کمک کردن به تسهیل ازدواج جوانان و فراهم کردن جهیزیه دخترانِ دم بخت بسیار سفارش می کرد و تأکید داشتند اینگونه مساعدت ها باید بدون بوق و کرنا و آبرو مندانه باشد به طوری که جز خدا کسی از چنین کمکی خبر نداشته باشد...ادامه دارد بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 104 تاريخ : يکشنبه 1 آبان 1401 ساعت: 21:39